Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام جم آنلاین»
2024-05-04@15:14:39 GMT

لرزش زندگی

تاریخ انتشار: ۲۶ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۱۲۰۱۸

لرزش زندگی

سرگرد به بهداری روستا رفت و سراغ زری خانم، کارگر خانه کدخدا را گرفت. او بستری بود و کمی صورتش خراش برداشته و تسبیح به دست روی تخت دراز کشیده بود و ذکر می‌گفت. سرگرد از دستیارش خواست بیرون اتاق منتظر بماند و اجازه ندهد کسی وارد شود. خودش هم یاا... گفت و وارد اتاق شد و زری با دیدن او موهایش را زیر روسری‌اش بیشتر پنهان کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سرگرد بعد از معرفی خودش به زری، سوالاتش را پرسید.
چند وقته برای کدخدا کار می‌کنی؟
زری گفت: من خونه زادم آقا! هفت هشت سالم بود که بی‌پدر و مادر شدم و منو آوردن خونه کدخدا. خدا بیامرزتش خیلی مرد خوبی بود. خانم هم خیلی نجیب و اصیل بود.
منظورت گل بانوست؟
زری گریست و با سر تایید کرد و گفت: بله. اونقدر با من خوب بودن که فکر می‌کردم دختر کدخدام، نه کارگرشون. من دوباره یتیم شدم و بی‌خانواده.
گل بانو نامزدش، حیدرو دوست داشت یا به خاطر رسم و رسوم می‌خواست زنش بشه؟
زری در حالی که اشک‌هایش را با گوشه روسری پاک می‌کرد، گفت: نه آقا. خاطر همو می‌خواستن.
گل بانو خواستگار و خاطرخواه دیگه‌ای هم داشت؟
زری گفت: خیلیا دل‌شون می‌خواست گل‌بانو خانم عروس‌شون بشه. از بس که خانم بود. اما توی روستای ما رسمه وقتی یه نفر برای دختری پا پیش می‌زاره، اون دختر میشه ناموس همه و دیگه کسی فکر عروسی با اون دخترو نمی‌کنه.
کدخدا یا دخترش دشمن داشتن؟ یعنی کسی که بخواد به خاطرش آدم بکشه؟
زری گفت: نه آقا. من وقتی شنیدم خانمو خفه کردن که الهی خدا ازشون نگذره، خیلی تعجب کردم. آخه این‌قدر خوب بودن که کسی دلش نمی‌اومد این کارو باهاشون بکنه.
سرگرد از روی صندلی بلند شد و گفت: من توی پاسگاه روستا هستم. اگه چیزی یادت اومد بهم خبر بده.
زری ملتمسانه گفت: آقا! جان عزیزت اون نامرد و که این بلارو سر ما آورد، پیدا کن.
سرگرد با اشاره سر تایید کرد و گفت: ایشالا پیداش می‌کنیم.
سرگرد و دستیارش برای استراحت به سمت پاسگاه رفتند اما آنجا راحت نبودند و دو اتاق در مهمانسرای روستا گرفتند و هر کسی وارد اتاق خودش شد. سرگرد لباسش را تازه عوض کرده بود و می‌خواست استراحت کند که صدای ضربه به در اتاق را شنید. به تصور این‌که بهمنی است، با صدای بلند گفت: مفیدی هر کاری داری باشه برای بعد.
اما صدای پیرمردی را شنید که از پشت در گفت: منم کل ممد، پدر حیدر.
سرگرد سر و وضعش را کمی مرتب و در را باز کرد. کل ممد گفت: از حیدر شنیدم اینجایی سرگرد. انگار نذاشتم بخوابی اما واجب بود. باید می‌دیدمت.
سرگرد با اشاره از او خواست وارد اتاق شود. کل ممد گوشه‌ای نشست.
سرگرد گفت: بله گوش می‌کنم.
کل ممد گفت: کدخدا امین، معتقد و بزرگ روستا بود. اهالی به منم لطف دارن و منو معتمد خودشون می‌دونن. گاهی که سر حقابه بین باغدارا اختلاف پیش میاد، برای حلش میان سراغ ما. شاید مهم نباشه اما یکی دو ماه پیش یکی از باغدارا سر حقابه با همسایه‌اش دعوا کرد و سرشو شکست. من برای میانجیگری رفتم. هر کاری از دستم برمی‌اومد کردم اما اون به من حمله کرد و دستمو شکست. حیدر، پسرم عصبانی شد و با اون مرد دعوا کرد و کارشون به پاسگاه کشید.
سرگرد که به نظر می‌رسید قصد داشت زودتر به بخش پایانی داستان برسد، گفت: خب؟
کل ممد گفت: نمی‌خوام گناه کسی رو بشورم. به کسی هم تهمت نمی‌زنم اما با خودم گفتم شاید توی این سال‌ها با من یا حیدر کسی دشمنی یا دلخوری، چیزی داشته که این بلارو سر دخترم گل‌بانو آورده.
سرگرد گفت: شما به کسی شک داری؟
کل ممد گفت: نه خدا گواهه. فقط گفتم شاید من یا پسرم کسی رو ناراحت کرده باشیم و حلالمون نکرده باشه. اون وقت شرش دامن اون دخترو گرفته باشه.
سرگرد گفت: باشه ممنون که گفتین. شاید حق با شما باشه.
کل ممد یا علی گفت و از جایش بلند شد و خداحافظی کرد و رفت. سرگرد فکرش مشغول شده بود. پشت پنجره اتاق ایستاد و به دوردست‌ها خیره شد و از غروب آفتاب لذت برد.
ادامه دارد...

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: داستان زندگی کدخدا گل بانو

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۱۲۰۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

هیچ‌گونه کمبود آردی در اسدآباد نداریم

ایسنا/همدان رئیس اتاق اصناف اسدآباد اعلام کرد: هیچ گونه کمبود آردی در این شهرستان نداریم اما به علت کثرت تعداد نانوایی و کم بودن سهمیه تخصیصی آرد به آنها، نانوایی‌ها به سوددهی نمی‌رسند.

رسول قنبری در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: شهرستان اسدآباد دارای ۱۲۰ واحد نانوایی بوده که سهمیه تخصیصی آرد به هر یک از این نانوایی‌ها شش کیسه است و به تبع آن به علت کم بودن تخصیص این سهمیه آرد تا حدودی با مشکل مواجه هستند.

رئیس اتاق اصناف اسدآباد در ادامه از پلمب ۴۶ واحد صنفی متخلف این شهرستان در سال گذشته خبر داد و تصریح کرد: به منظور کنترل بازار در سال گذشته بیش از ۱۱ هزار و ۲۰۰ مورد بازرسی از صنوف شهرستان انجام گرفت که در این رابطه ۱۷۷ پرونده صنوف متخلف به تعزیرات معرفی و ۴۶ مورد نیز پلمب شد.

قنبری با بیان اینکه از کسبه و بازاریان اسدآبادی درخواست داریم به منظور جلوگیری از جریمه و تشکیل پرونده در اداره تعزیرات نسبت به درج قیمت اجناس و صدور فاکتور فروش به مشتری اقدام کنند، افزود: از مردم نیز درخواست می‌شود در صورت مشاهده عدم درج قیمت و ارائه فاکتور فروش این تخلفات را به اتاق اصناف گزارش دهند چراکه درج قیمت و ارائه فاکتور فروش از نقش مؤثری در پیشگیری و جلوگیری از گرانفروشی دارد.

وی در ادامه با اشاره به فعالیت ۴۷۰۰ کسبه دارای پروانه در شهرستان اسدآباد خاطرنشان کرد: در سال گذشته ۵۷۰ مورد جواز کسب و پروانه جدید توسط اتاق اصناف برای واحدهای صنفی شهرستان صادر شده است.

قنبری با بیان اینکه پیش‌بینی می‌کنیم در این بین هنوز ۶۰۰ واحد صنفی بدون کسب پروانه در سطح شهرستان فعالیت دارند، اظهار کرد: در صورت شناسایی چنین واحدهای صنفی بدون پروانه کسب علاوه بر اخطار لازم، برخورد می‌شود ضمن اینکه با الکترونیک شدن مجوزهای کاغذی فعالان اقتصادی، واحدهای فاقد پروانه کسب ناچار هستند برای اخذ شناسه یکتا خود اقدام کنند و در این رابطه دیگر نیازی به نظارت و بازرسی ما نخواهد بود.

وی یکی از مهمترین مطالبات بازاریان را کاهش ضریب مالیاتی دانست و گفت: امیدواریم با کاهش این مهم کسبه خرُد بیش از گذشته مورد توجه قرار گیرد.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • هر آنچه از سیستم VRF باید بدانید
  • عکسی که بهنوش بختیاری از اتاق گریم منتشر کرد
  • پشت پرده پلمب‌شدن دو طبقه باشگاه استقلال
  • همه واحدهای صنفی باید کد یکتا خود را دریافت کنند
  • جشنواره «اتاق نمونه دانشجویی» دانشگاه علامه‌ طباطبائی برگزار می‌شود
  • طراحی نیمکت مواج برای اتاق‌های انتظار (فیلم)
  • جشنواره اتاق نمونه دانشجویی دانشگاه علامه‌طباطبایی برگزار می‌شود
  • هیچ‌گونه کمبود آردی در اسدآباد نداریم
  • عکس | چهره متفاوت بهنوش بختیاری و امین حیایی در اتاق گریم
  • این مسیر یکطرفه شد | ترافیک سنگین خودروها به سمت شمال